وسبب اين همه فشار اين بودكه اولا : در آن ازمنه جمعيت شيعه كثرت وقدرتشان به حد قابل توجهى رسيده بود واين كه شيعه به امامت قائلند براى همگان روشن وآفتابى شده بود وامامان شيعه نيز شناخته مى شدند واز اين روى مقام خلافت بيش از پيش ائمه را تحت مراقبت درآورده واز هر راه بود با نقشه هايى مرموز در محو ونابود كردن ايشان مى كوشيدند.

ثانيا : مقام خلافت پى برده بودكه خواص شيعه براى امام يازدهم فرزند معتقدند وطبق رواياتى كه از خود امام يازدهم وهم از پدرانش نقل مى كنند فرزند او را همان مهدى موعودى مى شناسند كه به موجب اخبار متواتره از طرق عامه وخاصه پيغمبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله خبر داده بود (١) واو را امام دوازدهم مى دانند.

بدين سبب امام يازدهم بيشتر از ساير ائمه تحت مراقبت مقام خلافت درآمده بود وخليفه وقت تصميم قطعى گرفته بود كه به هر طريق باشد به داستان امامت شيعه خاتمه بخشد ودر اين خانه را براى هميشه ببندد.

واز اين روى همين كه بيمارى امام يازدهم را به معتمد خليفه وقت گزارش دادند ، طبيب نزد آن حضرت فرستاد وچندتن از معتمدان خود وچند نفر از قضات را به منزلش گماشت كه پيوسته ملازم وى ومراقب اوضاع داخلى منزل بوده باشند وپس از شهادت امام نيز خانه را تفتيش وتوسط قابله ها وكنيزان آن حضرت را معاينه كردند وتا دو سال مأمورين آگاهى خليفه در خط پيدا كردن خلف آن حضرت مشغول فعاليت بودند تا به كلى نوميد شدند (٢) .

__________________

(١) ر. ك : صحيح ترمذى ، ج ٩ ، باب ماجاء فى المهدى ؛ صحيح ابى داود ، ج ٢ ، كتاب المهدى ؛ صحيح ابن ماجه ، ج ٢ ، باب خروج المهدى ؛ ينابيع المودة ؛ البيان فى اخبار صاحب الزمان ، محمدبن يوسف شافعى ؛ نور الابصار ، شبلنجى ؛ مشكوة المصابيح ، محمدبن عبدالله خطيب ؛ الصواعق المحرقة ، ابن حجر ؛ اسعاف الراغبين ، محمد الصبان ؛ فصول المهمة ؛ صحيح مسلم ؛ الغيبة ، محمدبن ابراهيم نعمانى ؛ كمال الدين ، شيخ صدوق ؛ اثبات الهداة ، محمدبن حسن حر عاملى وبحارالانوار ، مجلسى ، ج ٥١ و٥٢

(٢) اصول كافى ، ج ١ ، ص ٥٠٥ وارشاد مفيد ، ص ٣١٩

۲۱۲۱