خودش اعضاى آن وآيين نامه آن را تعيين وتنظيم كرده بود ، روى كار آورد ومعاويه امام حسن را به زور به صلح وادار نموده خلافت را به اين طريق برد وپس از آن خلافت به سلطنت موروثى تبديل شد وتدريجاً شعائر دينى از جهاد وامر به معروف ونهى از منكر واقامه حدود وغير آنها يكى از پس از ديگرى از جامعه هجرت كرد ومساعى شارع اسلام نقش بر آب گرديد. (١)

شيعه از راه بعثت وكنجكاوى در درك فطرى بشر وسيره مستمره عقلا انسان وتعمق در نظر اساسى آيين اسلام كه احياى فطرت مى باشد ، وروش اجتماعى پيغمبر اكرم ، ومطالعه حوادث اسف آورى كه پس از رحلت به وقوع پيوسته ، وگرفتارى هايى كه دامن گير اسلام ومسلمين گشته ، وبه تجزيه وتحليل در كوتاهى وسهل انگارى حكومت هاى اسلامى قرون اوليه هجرت بر مى گردد ، به اين نتيجه مى رسد كه از ناحيه پيغمبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله نص كافى در خصوص تعيين امام وجانشين پيغمبر رسيده است. آيات واخبار متواتر قطعى مانند آيه ولايت وحديث (٢) غدير و

__________________

(١) درباره مطالب مربوط به امامت وجانشينى پيغمبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله وحكومت اسلامى به مدارك زير مراجعه شود :

تاريخ يعقوبى ، ج ٢ ، ص ٢٦ - ٦١ ؛ سيره ابن هشام ، ج ٢ ، ص ٢٢٣ - ٢٧١ ؛ تاريخ ابى الفداء ، ج ١ ، ص ١٢٦ ؛ غايةالمرام ، ص ٦٦٤ از مسند احمد وغير آن

(٢) براى اثبات خلافت على بن ابى طالب به آياتى از قرآن استدلال شده واز جمله آنها اين آيه است : ﴿ إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَهُمْ راكِعُونَ ( مائده ، آيه ٥٥ ) ولىِّ امر وصاحب اختيار شما فقط خدا ورسولش ومؤمنان هستند كه نماز مى خوانند ودر حال ركوع صدقه وزكوة مى دهند.

مفسرين سنى وشيعى اتفاق دارند كه آيه مذكور در شأن على بن ابى طالب نازل شده است وروايات كثيرى از عامه وخاصه نيز بر آن دلالت دارد. ابوذر غفارى مى گويد : روزى نماز ظهر را با پيغمبر خوانديم سائلى از مردم تقاضاى كمك نمود ، ولى كسى به او چيزى نداد سائل دستش را به جانب آسمان بلند كرده گفت : خدايا شاهد باش در مسجد پيغمبر كسى به من چيزى نداد. على بن ابى طالب در حال ركوع بود با انگشتش به سائل اشاره كرد ، او انگشتر را از دست آن حضرت گرفته رفت. پيغمبر كه جريان را مشاهده مى فرمود سرش را به جانب آسمان بلند كرده عرضه داشت :

۲۱۲۱