بودن قرآن پرداخت وچون روزی شنید که هارون سخنان او را شنیده ووی را غیاباً به مرگ تهدید کرده است ، متواری شد.

این بحث همچنان بین دو گروه مطرح بود تا آن که «مأمون» به آن دامن زد وآتش اختلاف را شعلهورتر کرد. او که فردی دانشمند ومطلع ، آشنا به فلسفه وفقه وادبیات عرب ، واهل بحث ومناظره ودقت علمی بود ، از همان زمان جوانی به اعتزال گرایش داشت واز «مخلوق» بودن قرآن جانب داری می کرد. فقها واهل حدیث می ترسیدند مبادا وی خلیفه شود واین عقیده را ترویج کند. (۱)

حدس آنان درست بود. مأمون پس از رسیدن به قدرت ، رسماً از «معتزله» ودر نتیجه از نظریه مخلوق بودن قرآن طرفداری کرد وآن را عقیده رسمی دولت اعلام نمود وقدرت دولت را جهت سرکوبی مخالفان این نظریه به کار گرفت. مخالفان که در آن زمان اهل سنت نامیده می شدند ، مقاومت نشان دادند ، بحران به اوج خود رسید وجریان از حد بحث علمی ومذهبی خارج شد وبه یک بحث جنجالی وحادّ عقیدتی سیاسی تبدیل گردید وصحبت روز شد وهمه جا حتی در میان عوام با حرارت مطرح گشت.

مأمون در سال ۲۱۸ قمری فرمانی خطاب به «اسحاق بن ابراهیم» ، حاکم بغداد ، صادر کرد که باید تمام قضات وشهود ومحدثان ومقامات دولتی مورد آزمایش قرار گیرند ، هرکس معتقد به خلق قرآن باشد ، در کار خود ابقا شود وگرنه از کار برکنار گردد (۲). این کار که در واقع نوعی تفتیش عقاید بود ، در تاریخ ، به عنوان «مِحْنَهُ الْقُرْآن» (۳) مشهور شده است.

کسی که مأمون وپس از او معتصم وواثق عباسی را به این کار تشویق

__________________

۱ ـ جرجی زیدان ، تاریخ تمدن اسلام ، ترجمه علی جواهر کلام ، ج ۳ ، ص ۲۱۴.

۲ ـ ابن اثیر ، الکامل فی التاریخ ، ص ۴۲۳ ؛ سیوطی ، تاریخ الخلفاء ، ص ۳۰۸.

۳ ـ محنه به معنای آزمایش.

۷۵۸۱