می کنی وشکّ وشرک خود را پنهان می داری؟! اگر امامت او از جانب خدا باشد حتی اگر طفل یک روزه باشد ، مثل پیرمرد صد ساله خواهد بود واگر از جانب خدا نباشد حتی اگر صد ساله باشد ، چون دیگران یک فرد عادی خواهد بود ، شایسته است در این باره تأمّل شود. در این هنگام حاضران به توبیخ ونکوهش یونس پرداختند. (۱)

در آن موقع ، موسم حج نزدیک شده بود. هشتاد نفر از فقها وعلمای بغداد وشهرهای دیگر رهسپار حج شدند وبه قصد دیدار ابوجعفر عازم مدینه گردیدند ، وچون به مدینه رسیدند ، به خانه امام صادق عليه‌السلام که خالی بود ، رفتند وروی زیرانداز بزرگی نشستند. در این هنگام عبدالله بن موسی ، عموی حضرت جواد ، وار دشد ودر صدر مجلس نشست. یک نفر به پا خاست وگفت : این پسر رسول خداست ، هرکس سؤالی دارد از وی بکند. چند نفر از حاضران سؤالاتی کردند که وی پاسخ های نادرستی داد! ... (۲) شیعیان متحیّر وغمگین شدند وفقها مضطرب گشتند وبرخاسته قصد رفتن کردند وگفتند : اگر ابوجعفر می توانست جواب مسائل ما را بدهد ، عبدالله نزد ما نمی آمد وجواب های نادرست نمی داد!

در این هنگام دری از صدر مجلس باز شد وغلامی به نام «موفق» وارد مجلس گردید وگفت : این ابوجعفر است که می آید ، همه به پا خاستند واز وی

__________________

۱ ـ یونس وهمچنین صفوان بن یحیی از اصحاب اجماع اند یعنی دانشمندان امامیه بر درستی وصحت روایات واحادیث آنان اتفاق نظر دارند. یونس از نظر جلالت قدر وعظمت معنوی در رتبه بسیار والایی قرار داشته واز طرف پیشوایان ما ، مورد تمجید فراوان واقع شده است ودانشمندان علم رجال ، در ستایش او داد سخن داده اند. با این اوصاف ، وقتی شخصیت بزرگ واستواری مانند او چنین اظهاراتی بکند ، وضع توده مردم وعوام شیعیان روشن است! از این نظر بعضی از دانشمندان معاصر نتوانسته باور کند که وی چنین سخنی بگوید ، از این رو گفتار اورا بدین گونه توجیه کرده که مقصود او از جمله : «گریه را کنار بگذارید» امتحان وآزمایش حاضران در مجلس بوده تا آنان که در مقابل حق معرفتی استوار دارند شناخته شوند تا شاید او بتواند در ارشاد وراهنمایی کسی که از امام منحرف شده است ، تلاشی کرده باشد! (نگاهی گذرا بر زندگانی امام جواد عليه‌السلام ، ص ۱۱۰ ، پاورقی)

۲ ـ در این جا مورخان سؤال ها وجواب ها را نوشته اند ، ولی ما به منظور رعایت اختصار از نقل آن ها صرف نظر کردیم.

۷۵۸۱