جامعه وضعف های حکومت خود منحرف سازند. او مایل بود که مسئله مناظره امام علی بن موسی الرضا عليه‌السلام با علمای بزرگ عصر وزمان خود نقل محافل ومجالس باشد وهمه علاقه مندان وعاشقان مکتب اهل بیت عليهم‌السلام در جلسات خود به این مسائل بپردازند واز پیروزی های امام در این مباحث سخن بگویند ومأمون کارهای سیاسی خود را با خیال راحت دنبال کند وپوششی بر نقاط ضعف حکومتش باشد.

۴. چهارمین انگیزه ای که در این جا به نظر می رسد ، این است که مأمون خود ، آدم بی فضلی نبود ، تمایل داشت به عنوان یک زمام دار عالم در جامعه اسلامی معرفی گردد ، وعشق او را به علم ودانش آن هم در محیط ایران خصوصاً ودر محیط اسلام آن روز عموماً همگان باور کنند ، واین یک امتیاز برای حکومت او باشد واز این طریق گروهی را به خود متوجه سازد.

از آن جا که این جلسات بحث ومناظره به هرحال قطعاً جنبه سیاسی داشت ومسائل سیاسی معمولاً تک علتی نیستند ، هیچ مانعی ندارد که بگوییم احتمالاً همه این انگیزه های چهارگانه برای مأمون مطرح بوده است.

در هر صورت با این انگیزه ها جلسات بحث ومناظره گسترده ای از سوی مأمون تشکیل شد ، ولی چنان که خواهیم دید ، مأمون از این جلسات ناکام بیرون آمد ونه تنها به هدفش نرسید ، بلکه نتیجه معکوس گرفت.

اکنون با در نظر گرفتن این مقدمات ، به سراغ قسمتی از این جلسات بحث ومناظره می رویم ، هرچند با کمال تأسف در متون تاریخ وحدیث گاهی جزئیات بحث هایی که رد وبدل شده اصلاً ذکر نگردیده ، بلکه بسیار خلاصه شده است ، وای کاش امروز همه آن جزئیات در اختیار ما بود تا بتوانیم به عمق سخنان امام عليه‌السلام پی ببریم واز زلال کوثر علمش بنوشیم وسیراب شویم (واین گونه کوتاهی ها وسهل انگاری ها در کار روات حدیث وناقلان تاریخ ، کم نیست که تنها تأسفش امروز برای ما باقی مانده است) ، ولی خوشبختانه قسمت هایی را مشروح نقل کرده اند که همان ها می تواند مشتی از خروار باشد.

۷۵۸۱