تمام امکانات ، از هرکوششی درحمایت وپشتیبانی از شیعیان دریغ نمیورزید ؛ مخصوصاً در تقویت بنیه مالی شیعیان ورساندن «خمس» اموال خود (که جمعاً مبلغ قابل توجهی را تشکیل می داد وگاهی بالغ بر صد تا سیصد هزار درهم می شد) (۱) به پیشوای هفتم کوشش می کرد ومی دانیم که خمس ، در واقع پشتوانه مالی حکومت اسلامی است.

پسر علی بن یقطین می گوید : امام کاظم عليه‌السلام هرچیزی لازم داشت یا هر کار مهمی که پیش می آمد ، به پدرم نامه می نوشت که فلان چیز را برای من خریداری کن یا فلان کار را انجام بده ، ولی این کار را بهوسیله «هشام بن حکم» انجام بده ، وقید همکاری هشام ، فقط در موارد مهم وحساس بود. (۲)

در سفری که امام کاظم عليه‌السلام به عراق نمود ، علی از وضع خود به امام شکوه نموده گفت : آیا وضع وحال مرا می بینید (که در چه دستگاهی قرار گرفته وبا چه مردمی سر وکار دارم؟) امام فرمود : خداوند مردان محبوبی درمیان ستمگران دارد که بهوسیله آنان از بندگان خوب خود حمایت می کند وتو از آن مردان محبوب خدایی. (۳)

بار دیگر که علی ، درمورد همکاری با بنی عباس ، از پیشوای هفتم عليه‌السلام کسب تکلیف نمود ، امام فرمود : اگر ناگزیری این کار را انجام بدهی مواظب اموال شیعیان باش.

علی بن یقطین فرمان امام را پذیرفت ، وروی همین اصل ، مالیات دولتی را برحسب ظاهر از شیعیان وصول می کرد ، ولی مخفیانه به آنان مسترد می نمود (۴) وعلت آن این بود که حکومت هارون یک حکومت اسلامی نبود که رعایت مقررات آن بر مسلمانان واجب باشد. حکومت وولایت از طرف خدا از آن موسی بن جعفر عليه‌السلام بود که پسر یقطین به دستور او اموال شیعیان را مسترد می کرد.

__________________

۱ ـ طوسی ، همان کتاب ، ص ۴۳۴.

۲. همان ، ص ۲۶۹.

۳ ـ طوسی ، همان کتاب ، ص ۴۳۳.

۴. مجلسی ، همان کتاب ، ج ۴۸ ، ص ۱۵۸.

۷۵۸۱