نمونه های زیادی از تظاهر خلفای عباسی به دین داری وجلب عواطف مذهبی مردم در دست است که گویای کوشش های مزوّرانه آنان در جهت کسب وجهه دینی می باشد.

«جرجی زیدان» می نویسد :

«خلفای عباسی ، خلفای فاطمی مصر ، خلفای اموی اندلس ، به علّت برخورداری از رنگ دینی ، در برابر بسیاری از مشکلات پایدار شدند. به همین گونه ، دوام حکومت های غیرعرب مانند حکومت عثمانی که جنبه دینی یافته بودند ، بیش از سایر حکومت ها بوده است ...»

اینان برای آن که در نظر مردم عوام محبوبیت پیدا کنند ، دائماً مقام خود را بالا برده خود را بنده مقرب درگاه خدا وحکومت خود را حکومت مبعوث از جانب خدا معرفی می کردند.

«جرجی زیدان» در زمینه نفوذ تبلیغات فریبنده خلفا در میان عوام ومیزان باور مردم به این سخنان ، اضافه می کند :

«... تا آن جا که (مردم) می گفتند : خلافت عباسیان تا آمدن مسیح از آسمان دوام می آورد واگر خلافت عباسی منقرض شود ، آفتاب غروب می کند! باران نمی بارد! وگیاه خشک می شود! (مقصود جرجی زیدان البته سنیان است ، زیرا شیعیان از ابتدا ، خلفای ثلاث واموی وعباسی وعثمانی وغیره را غاصب خلافت می دانستند وبه آنان عقیده نداشتند. مترجم).

خلفای عباسی هم این گزافه ها را به خودپسندیدند ، حتی هارون که مرد چیزفهمی بود ودر زمان او فرهنگ اسلامی ترقی کرده بود ، از این تملّق ها خوشش می آمد ... واگر در دوره ترقی وعظمت اسلام ، خلفا آن قدر تملق پسند باشند ، معلوم است که در دوره فساد ، موهومات جای حقیقت را می گیرد ومتملقان وچاپلوسان پیش می آیند وفرمانروایان وپادشاهان ؛ از حرف ، بیش از عمل خشنود می شوند. از آن رو است که همین چاپلوسان ، «متوکل» عباسی را

۷۵۸۱