سخنان منطقی وبی غرضانه او ترتیب اثر نمی داد.

یعقوب که از فساد وآلودگی دربار خلافت وبوالهوسی خلیفه رنج می برد ، وقتی مشاهده می کرد که اطرافیان مهدی در قصر خلافت اسلامی! ودرحضور وی بساط می گساری گسترده اند ، می گفت :

«آیا برای همین کارها وزارت را به عهده من گذاشته ومرا به این سمت منصوب کرده ای؟ آیا صحیح است که بعد از پنج نوبت اقامه نماز جماعت در مسجد جامع ، بر سر سفره شراب بنشینی؟!».

ولی ندیمان خلیفه که عادت کرده بودند با بیت المال مسلمانان ، شب وروز به خوشگذرانی بپردازند ، سخنان یعقوب را به باد تمسخر گرفته مهدی را به باده گساری تشویق می کردند وگاهی به زبان شعر می گفتند :

فَدَعْ عَنْکَ یَعْقُوبَ بْنَ داوُدَ جانِباً

وَاَقْبِلْ عَلی صَهْباءَ طَیِّبَهَ النّشْرِ

: یعقوب وسخنان او را رها کن وبا شراب گوارا دمساز باش! (۱)

این روش مهدی موجب گسترش دامنه آلودگی ولااُبالی گری در جامعه اسلامی گردید واشعار وغزل های بی پرده وهوس انگیز شُعرایی مثل «بَشّار» همه جا دهن به دهن گشت وآتش به خرمن عفت وپاکی جامعه زد وصدای اعتراض بزرگان وافراد غیور از هر سو بلند شد. (۲)

خلیفه که سرگرم خوشگذرانی های خود بود ، از آگاهی به وضع مردم دور ماند ودر نتیجه فساد ورشوه خواری رواج یافت ومأموران مالیات ، عرصه را برمردم تنگ کردند. خود وی نیز بنای سخت گیری گذاشت وبرای نخستین بار مالیات هایی بر بازارهای بغداد بست (۳) وزندگی کشاورزان فوق العاده پریشان گشت واز شدت فشار وسختی به ستوه آمدند. (۴)

__________________

۱ ـ ابن اثیر ، الکامل فی التاریخ ، ج ۶ ، ص ۷۳ ؛ ابن طقطقی ، الفخری ، ص ۱۸۵.

۲ ـ شریف القرشی ، باقر ، حیاه الإمام موسی بن جعفر ، ج ۱ ، ص ۴۳۶.

۳ ـ ابن واضح ، تاریخ یعقوبی ، ج ۳ ، ص ۱۳۷.

۴ ـ باقر شریف القرشی ، حیاه الإمام موسی بن جعفر ، ج ۱ ، ص ۴۴۲.

۷۵۸۱