کشتند وزنان ودختران خاندان او را به اسیری گرفتند ودر شهرها گرداندند.

۹. مدیحه سرایی که از شعارهای دوره جاهلی بود ودر عصر پیغمبر مذموم شناخته شد ، دوباره متداول گردید وشاعران عصر اموی چندان که توانستند ، خلیفه ویا حاکمی را به چیزی که در او نبود ، ستودند واز هر آن چه در آنان بود ، منزّه شمردند!.

۱۰. دسته ای عالم دنیاطلب ودین فروش بر سر کار آمدند که برای خشنودی حاکمان ، خشم خدا را بر خود خریدند. اینان به میل خویش ظاهر آیه های قرآن وحدیث پیغمبر را تأویل کردند وبرکردار وگفتار حاکمان صحه گذاشتند.

۱۱. گرایش به تجمل در زندگی ، خوراک ، لباس ، ساختمان ، اثاث البیت روز به روز بیش تر شد وکاخ های باشکوه در مقر حکومت وحتی در شکارگاه ها ساخته شد.

۱۲. میگساری ، زن بارگی وخریداری کنیزکان آوازخوان متداول گشت تا آن جا که گفتار روزانه بعض خلیفه های اموی درباره زن وخوراک وشراب بود. (۱)

۱۳. مساوات نژادی ، که یکی از ارکان مهم نظام اسلامی بود ، از میان رفت وجای خود را به تبعیض نژادی خشن به سود عرب وزیان ملل واقوام غیرعرب داد. درحالی که قرآن وسنت پیغمبر امتیازها را ملغی کرده ملاک برتری را نزد خدا پرهیزگاری می داند ، امّا امویان ، نژاد عرب را نژاد برتر شمردند وگفتند : چون پیغمبر اسلام از عرب برخاسته است ، پس عرب بر دیگر مردمان برتری دارد ودر میان عرب نیز قریش از دیگران برتر است. طبق این سیاست ، عرب در تمام شئون بر «عجم» ترجیح داده می شد. نظام حکومت اشرافی بنی امیه ، موالی (مسلمانان غیرعرب) را مانند بندگان زر خرید ، از تمام حقوق وشئون اجتماعی محروم می داشت واصولاً تحقیر واستخفاف ، همیشه با نام موالی همراه بود. موالی از هرکار وشغل آبرومندی محروم بودند : حق نداشتند سلاح

__________________

۱ ـ دکتر شهیدی ، سیدجعفر ، تاریخ تحلیلی اسلام تا پایان امویان ، ص ۲۰۴ با تلخیص واندکی تغییر در عبارت.

۷۵۸۱