علی بن ابی طالب) از ماست ، جعفر طیّار از ماست ، شیرخدا وشیر رسول او (حمزه سیدالشهدا) از ماست ، دو سبط این امت حسن وحسین از ماست. زهرای بتول (یا : مهدی) از ماست. (۱)

مردم! هرکس مرا شناخت که شناخت ، وهرکس نشناخت خود را بدو معرفی می کنم : من پسر مکه ومنایم ، من پسر زمزم وصفایم ، منم فرزند آن بزرگواری که «حجرالأسود» را با گوشه واطراف عبا برداشت (۲) ، منم فرزند بهترین کسی که احرام بست وطواف وسعی به جا آورد ، منم فرزند بهترین انسان ها ، منم فرزند کسی که (در شب معراج) از مسجدالحرام به مسجدالأقصی برده شد ، منم پسر کسی که (در سیر آسمانی) به سدره المنتهی رسید ، منم پسر کسی که در سیر ملکوتی آن قدر به حق نزدیک شد که رخت به مقام «قاب قوسین او ادنی» کشید (بین او وحق دو کمان یا کمتر فاصله بود) ، منم فرزند کسی که با فرشتگان آسمان نماز گزارد ، منم فرزند کسی که خداوند بزرگ به او وحی کرد ، منم فرزند محمد مصطفی ، منم فرزند علی مرتضی ، منم فرزند کسی که آن قدر با مشرکان جنگید تا زبان به «لا اله الا الله» گشودند ، منم فرزند کسی که در رکاب پیامبر خدا با دو شمشیر ودو نیزه جهاد کرد (۳) ، دو بار هجرت کرد (۴) ، دو بار

__________________

۱ ـ برخی از مورخان که خطبه حضرت سجاد را با عبارت «فُضِّلْنا بسبع» نقل کرده اند ، فضیلت هفتم را ذکر نکرده اند ، وبرخی ، فضیلت هفتم را به صورت «منا البتول» وبعضی دیگر «منا المهدی» نقل کرده اند.

۲ ـ اشاره است به داستان نصب حجر الأسود توسط پیامبر اسلام صلى‌الله‌عليه‌وآله در سن ۳۵ سالگی آن حضرت ورفع اختلاف مردم مکه با این تدبیر.

۳ ـ گویا اشاره است به شکسته شدن شمشیر علی عليه‌السلام در جریان جنگ «احد» که از طرف خداوند عالم ، شمشیر ذوالفقار به او داده شد. شاید هم اشاره به موردی بوده که حضرت با دو دست شمشیر می زده است ، به قرینه دو نیزه.

۴ ـ درباره دوبار هجرت کردن علی عليه‌السلام چند احتمال وجود دارد که ذیلاً به آن ها اشاره می شود :

الف. هجرت از مکه به مدینه در صدر اسلام وسپس هجرت از آن جا به یمن در اواخر عمر پیامبر برای ارشاد وهدایت مردم آن سامان.

ب. هجرت از مکه به مدینه وسپس از آن جا به کوفه (پس از رحلت پیامبر ودر دوران خلافت خود

۷۵۸۱