جمع کرد تا قضیه را به اطلاع آن ها برساند. او قیافه مذهبی به خود گرفت وگفت :

«اَلْحَمْدُ للّهِ الَّذِی أَظْهَرَ الحَقَّ وَنَصَرَ امیرالمؤمنین وَأَشْیَاعَهُ وَقَتَلَ الکذّابَ بن الکَذَّاب» :

ستایش خدا را که حق را پیروز کرد وامیرالمؤمنین (یزید) وپیروانش را یاری کرد ودروغ گو پسر دروغ گو را کشت!! (۱)

اما متقابلاً حضرت زینب عليها‌السلام وحضرت علی بن الحسین عليه‌السلام که از شگرد تبلیغی دشمن آگاه بودند ، این پایگاه فکری بنی امیه را هدف قرار داده با سخنان متین ومستدلّ خود به شدت آن را کوبیدند ویزید ویزیدیان را مسئول اعمال وجنایاتشان معرفی کردند. یکی از جلوه های برخورد این دو تفکر ، هنگامی بود که زنان وکودکان حسینی را وارد کاخ عُبیدالله بن زیاد کردند.

آن روز عبیدالله در کاخ خود دیدار عمومی ترتیب داد ودستور داد سرِ بریده امام حسین عليه‌السلام را در برابرش بگذارند. آن گاه زنان وکودکان را وارد کاخ نمودند. زینب ، درحالی که کم ارزش ترین لباس های خود را به تن داشت وزنان وکنیزان اطراف او را گرفته بودند ، به صورت ناشناس وارد مجلس شد وبی اعتنا در گوشه ای نشست. عبیدالله چشمش به او افتاد وپرسید : این زن که خود را کنار کشیده ودیگر زنان گردش جمع شده اند ، کیست؟

زینب پاسخ نگفت. عبیدالله سؤال خود را تکرار کرد. یکی از کنیزان گفت : او زینب دختر فاطمه ، دختر پیامبر اسلام صلى‌الله‌عليه‌وآله است.

عبیدالله رو به زینب کرد وگفت :

ستایش خدا را که شما خانواده را رسوا ساخت وکشت ودروغ بودن بدعت شما را نشان داد. (۲)

زینب پاسخ داد :

ستایش خدا را که ما را به واسطه پیامبرخود (که از خاندان ماست) گرامی

__________________

۱ ـ سید بن طاووس ، اللهوف فی قتلی الطفوف ، ص ۶۹.

۲ ـ الحمدللّه الذی فَضَحَکُمْ وَقَتَلَکُمْ وَأُکْذَبَ اُحْدوثَتَکُمْ.

۷۵۸۱