اما بعد ، نامه تو به دستم رسید ، نوشته ای که خبرهایی از من به گوش تو رسیده است که به گمان تو هیچوقت زیبنده من نبوده وتو آن ها را در خور شأن من نمی دانسته ای! باید بگویم تنها خدا است که انسان را به کارهای نیک هدایت می کند وتوفیق اعمال خیر را به انسان می دهد.

اما آن چه در باب من به گوش تو رسیده ، یک مشت سخنان بی اساس است که چاپلوسان وسخن چینان تفرقه انداز ودروغ پرداز ، از پیش خود ساخته وپرداخته اند. این گمراهان بی دین ، دروغ گفته اند من نه تدارک جنگی برضد تو دیده ام ونه قصد خروج برضد تو داشته ام ، ولی از این که برضد تو ودوستان ستمگر وبی دین تو ، که حزب ستمگران وبرادران شیطانند ، قیام نکرده ام از خدا می ترسم.

آیا تو قاتل «حجر بن عدی» ویارانش نبودی؟ قاتل کسانی که همه ، از نمازگزاران وپرستندگان خداوند بودند ؛ کسانی که بدعت ها را ناروا شمرده وبا آن سخت مبارزه می کردند ، وکارشان امر به معروف ونهی از منکر بود. تو پس از آن که به آنان امان دادی وسوگندهای اکید یاد کردی که به خاطر حوادث گذشته آزارشان نکنی ، برخلاف امان وسوگند خود ، آنان را ظالمانه کشتی ، وبا این کار ، برخدا گستاخی نموده ، عهد وپیمان او را سبک شمردی.

آیا تو قاتل «عَمرو بن حَمِقْ» ، آن مسلمان پارسا که از کثرت عبادت چهره وبدنش تکیده وفرسوده شده بود ، نیستی که پس از دادن امان وبستن پیمان پیمانی که اگر به آهوان بیابان می دادی ، از قله های کوه ها پایین می آمدند او را کشتی؟!

آیا تو نبودی که «زیاد» (پسر سُمَیَّه) را برادر خود خواندی واو را پسر ابوسفیان قلمداد کردی ، در حالی که پیامبر فرموده است : «نوزاد به پدر ملحق می گردد وزناکار باید سنگسار گردد»؟! (۱)

__________________

۱ ـ الولد للفراش وللعاهر الحجر. این جمله ، حدیث نبوی است که امام حسین عليه‌السلام به آن استشهاد کرده است.

۷۵۸۱