اَضْرِبُ در اصل ضَرَبَ بود ( مفرد مذكّر غايب بود از فعل ماضى ) خواستيم متكلّم وحده بنا كنيم از فعل مستقبل ، همزه مفتوحه كه حرف استقبال و علامت متكلّم وحده بود در اولش درآورديم و فاء الفعل را ساكن وعين الفعل را مكسور و لام الفعل را مضموم كرديم ، اَضْرِبُ شد بر وزن اَفْعِلُ ضاد فاء الفعل ، راء عين الفعل ، باء لام الفعل ، و ضمير منفصلش ، اَنَا است كه در وى مستتر است به استتار واجبى ، محلّاً مرفوع است تا فاعلش بوده باشد.

نَضْرِبُ : يعنى مى زنيم ما دو مردان يا دو زنان يا گروه مردان يا گروه زنان در زمان آينده. صيغه متكلّم مع الغير است از فعل مضارع ، صحيح و ثلاثى و مجرّد و معلوم.

نَضْرِبُ در اصل ضَرَبَ بود ( مفرد مذكّر غايب بود از فعل ماضى ) خواستيم كه متكلّم مع الغير بنا كنيم از فعل مضارع ، نون كه علامت استقبال و متكلّم مع الغير بود در اولش درآورديم و فاء الفعل را ساكن و عين الفعل را كسره ولام الفعل را ضمه داديم نَضْرِبُ شد بر وزن نَفْعِلُ. نون ، حرف استقبال و علامت متكلّم مع الغير و ضاد ، فاء الفعل راء ، عين الفعل باء ، لام الفعل و نَحْنُ در او مستتر است به استتار واجبى ، محلّاً مرفوع است تا فاعلش بوده باشد.

[ اسم فاعل ]

و از اسم فاعل شش وجه بازمى‌گردد : سه مذكّر را بود و سه مؤنّث را.

۹۸۴۵