بندگان، اطلاع دارند و مىتوانند به کيفيت و ارزش رفتار آنان، شهادت بدهند. چنانکه از تناسب حکم، و موضوع مىتوان استفاده کرد که شفيعان بايد داراى چنان علمى باشند که صلاحيت اشخاص را براى شفاعت شدن، تشخيص دهند، و قدر متيقّن از کسانى که واجد اين دو شرط هستند حضرات معصومين (عليهم السلام) مىباشند.
از سوى ديگر، از آياتى استفاده مىشود که شفاعت شوندگان بايد مورد رضايت الهى باشند، چنانکه در آيه (٢٨) از سوره انبياء مىفرمايد:
«وَ لا يَشْفَعُونَ إِلاّ لِمَنِ ارْتَضى».
شفاعت نمىکنند جز براى کسى که (خدا) او را پسنديده باشد.
و در آيه (٢٦) از سوره النجم مىفرمايد:
«وَ كَمْ مِنْ مَلَك فِي السَّماواتِ لا تُغْنِي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً إِلاّ مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللّهُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَرْضى».
چه بسا فرشتگانى در آسمانها که شفاعتشان کارساز نيست مگر بعد از آنکه خدا براى هر کس بخواهد و بپسندد اذن دهد.
روشن است که منظور از اينکه شفاعت شونده مورد رضايت الهى باشد اين نيست که تمام اعمالش پسنديده باشد و گرنه نيازى به شفاعت نبود، بلکه منظور مرضى بودن خود شخص از نظر دين و ايمان است چنانکه در روايات به همين صورت، تفسير شده است.
از طرف ديگر، در آياتى چند، خصلتهاى کسانى که مشمول شفاعت نمىشوند بيان شده است مانند آيه (١٠٠) از سوره شعراء که از قول «مشرکان» مىفرمايد: «فَما لَنا مِنْ شافِعِينَ» و در سوره مدّثر از آيه ٤٠ تا ٤٨ آمده است که از علت به دوزخ رفتن مجرمين، سؤال مىشود و آنان در پاسخ خصلتهايى مانند ترک نماز(١) و کمک نکردن به بينوايان و تکذيب روز جزا را بر
__________________
١. امام صادق در واپسين لحظات عمر شريفش فرمود: «اِنّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُسْتَخِفاً بِالصَّلوةِ.»شفاعت ما به کسى که نماز را سبک بشمارد نمىرسد.(بحارالانوار، ج ٤، ص ٢).