رابطه اعمال نيک و بد

نظير رابطه بين ايمان و کفر را مى‌توان فى الجمله بين کارهاى نيک و بد در نظر گرفت ولى نه بطور کلّى و به صورتى که هميشه يا در نامه اعمال انسان کار شايسته، ثبت باشد و اعمال نارواى پيشين، محو شده باشد (چنانکه بعضى از متکلّمان معتزلى پنداشته اند) يا هميشه حاصل جمع جبرى اعمال گذشته با توجّه به کميّت و کيفيّت آنها منعکس باشد (چنانکه بعضى ديگر گمان کرده اند) بلکه در مورد اعمال، بايد قائل به تفصيل شد به اين معنى که برخى از عمال نيک اگر بطور شايسته و مقبول انجام گيرد آثار اعمال بد گذشته را از بين مى‌برد مانند توبه که اگر به صورت مطلوب انجام گيرد گناهان شخص، آمرزيده خواهد شد(١).

و عيناً مانند پرتو نورى است که دقيقاً بر همان نقطه تاريک بتابد و آن را روشن نمايد. اما هر عمل نيکى اثر هر گناهى را از بين نمى‌برد و از اينرو ممکن است شخص مؤمن، مدتى گرفتار کيفر گناهش باشد و سرانجام به بهشت جاودانى درآيد. گويى روح انسان، داراى ابعاد گوناگونى است و هر دسته از اعمال نيک و بد با يک رويه آن، مربوط مى‌شود مثلاً عمل نيکى که مربوط به رويه «الف» است اثر گناهى که ارتباط با رويه «ب» دارد را از بين نمى‌برد مگر اينکه عمل صالح آنقدر نورانى باشد که به جوانب ديگر روح هم سرايت کند يا گناه آنقدر آلوده کننده باشد که ساير ابعاد را هم آلوده سازد. از جمله، در روايات شريفه، وارد شده است که نماز مقبول، گناهان را شستشو مى‌دهد و موجب آمرزش آنها مى‌شود. و در قرآن کريم که مى‌فرمايد:

«وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ»(٢).

و نماز را در دو طرف روز و ساعاتى از شب بپاى دار که کارهاى نيک، بديها را مى‌برد.

و بعضى از گناهان مانند عقوق والدين و شرب خمر، تا مدتى مانع قبولى عبادت مى‌شود يا منّت‌گذارى بعد از کمک رسانى، ثواب آن را نابود مى‌سازد. چنانکه در قرآن کريم مى‌فرمايد:

«لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى»(٣).

__________________

١. ر. ک: نساء / ١١٠، آل عمران / ١٣٥، انعام / ٥٤، شورى / ٢٥، زمر / ٥٣.

٢. هود / ١١٤.

٣. بقره / ٢٦٤.

۵۱۱۳