همين که به آن مى‌رسد آبى نمى‌يابد.

«وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمالُهُمْ كَسَراب بِقِيعَة يَحْسَبُهُ الظَّمْ آنُ ماءً حَتّى إِذا جاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئاً وَ وَجَدَ اللّهَ عِنْدَهُ فَوَفّاهُ حِسابَهُ وَ اللّهُ سَرِيعُ الْحِسابِ»(١).

اعمال کافران مانند سرابى در بيابان هموارى است که شخص تشنه آن را آب مى‌پندارد تا هنگامى که نزد آن بيابد آن را چيزى (آبى) نمى‌يابد و خدا را نزد آن مى‌يابد که به حسابش رسيدگى مى‌کند و خدا سريعاً محاسبه مى‌کند.

«أَوْ كَظُلُمات فِي بَحْر لُجِّيّ يَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْض إِذا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَراها وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُور»(٢).

يا مانند ظلماتى است در دريايى ژرف که موجى آن را فراگرفته و روى آن موج ديگرى، و روى آن ابرى، تاريکى هايى فرا روى يکديگر، هنگامى که دستش را برآورد آن را نخواهد ديد و کسى که خدا براى او نورى قرار نداده است نورى نخواهد داشت (کنايه از اينکه حرکت کافر در ظلمت هاست و راه به جايى نمى‌برد).

و در آيات ديگرى مى‌فرمايد که نتيجه کار دنياطلبان را در همين جهان به آنان خواهيم داد و در آخرت، بهره‌اى نخواهد داشت مانند اين آيه:

«مَنْ كانَ يُرِيدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِيها وَ هُمْ فِيها لا يُبْخَسُونَ. أُولئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ النّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فِيها وَ باطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»(٣).

کسانى که خواهان زندگى دنيا و زينت آن باشند کارهايشان را در همين دنيا به ايشان تحويل مى‌دهيم و چيزى از آنها کاسته نمى‌شود ايشانند که در آخرت جز آتش ندارند و آنچه در دنيا انجام داده‌اند تباه شده و اعمالشان پوچ است.

__________________

١. نور / ٣٩.

٢. نور / ٤٠.

٣. هود / ١٥-١٦، و نيز رجوع کنيد به: اسراء / ١٨، شورى / ٢٠، احقاف / ٢٠، با توجه به اين آيات ميزان اسلام‌شناسى کسانى معلوم مى‌شود که بعضى از انديشمندان کافر و ملحد غربى را بر بزرگان شيعه مانند خواجه نصيرالدين طوسى و علامه مجلسى ترجيح داده اند!!

۵۱۱۳