برهان عدالت

در اين جهان، انسانها در انتخاب و انجام کارهاى خوب و بد، آزادند: از يک سو، کسانى يافت مى‌شوند که تمام عمر خود را صرف عبادت خدا و خدمت به بندگان او مى‌کنند. و از سوى ديگر، تبهکارانى ديده مى‌شوند که براى رسيدن به هوسهاى شيطانى خودشان، بدترين ستمها و زشت ترين گناهان را مرتکب مى‌گردند. و اساساً هدف از آفرينش انسان در اين جهان و مجهّز ساختن او به گرايشهاى متضادّ و به نيروى اراده و انتخاب، و به انواع شناختهاى عقلى و نقلى، و فراهم کردن زمينه براى رفتارهاى گوناگون و قرار دادن وى بر سر دو راهيهاى حقيقت و باطل و خير و شرّ اين است که در معرض آزمايشهاى بى شمار، واقع شود و مسير تکامل خود را با اراده و اختيار برگزنيند تا به نتايج اعمال اختيارى و پاداش و کيفر آنها برسد. و در حقيقت، سراسر زندگى دنيا براى انسان، آزمايش و ساختن و پرداختن هويّت انسانى خويش است و حتّى در آخرين لحظات زندگى هم معاف از آزمايش و تکليف و انجام وظيفه نيست.

اما مى‌بينيم که در اين جهان، نيکوکاران و تبهکاران، به پاداش و کيفرى که در خورِ اعمالشان باشد نمى‌رسند و چه بسا تبهکارانى که از نعمتهاى بيشترى برخوردار بوده و هستند. و اساساً زندگى دنيا ظرفيّت پاداش و کيفر بسيارى از کارها را ندارد. مثلاً کسى که هزاران شخص بى گناه را به قتل رسانيده است نمى‌توان او را جز يکبار، قصاص کرد و قطعاً ساير جناياتش بى کيفر مى‌ماند در صورتى که مقتضاى عدل الهى اين است که هر کس کوچکترين کار خوب يا بدى انجام دهد به نتيجه آن برسد.

پس همچنان که اين جهان، سراى آزمايش و تکليف است بايد جهان ديگرى باشد که سراى پاداش و کيفر و ظهور نتايج اعمال باشد و هر فردى به آنچه شايسته آن است نايل گردد تا عدالت الهى، تحقق عينى يابد!

ضمناً از همين بيان، روشن مى‌شود که جهان آخرت، جاى انتخاب راه و انجام تکاليف نيست و در آينده، بحث بيشترى در اين باره خواهد آمد.

۵۱۱۳