مقدّمه

چنانکه در آغاز اين کتاب، اشاره کرديم اعتقاد به معاد و زنده شدن هر فرد انسان در عالم آخرت، يکى از اصلى ترين اعتقادات در همه اديان آسمانى است و انبياى الهى تأکيد فراوانى بر اين اصل داشته‌اند و براى تثبيت اين عقيده در دلهاى مردم، رنجهاى بسيارى برده اند. و در قرآن کريم، اعتقاد به معاد، عِدْل و همسنگ اعتقاد به خداى يگانه، دانسته شده و در بيست و چند آيه، کلمات «اللّه» و «اليوم الآخر» با هم بکار رفته است (علاوه بر مطالبى که در حول و حوش عالم آخرت در بيش از دو هزار آيه آمده است.)

در آغاز اين بخش، اهميت تحقيق درباره فرجام‌شناسى را بيان کرديم و نيز توضيح داديم که تصوّر صحيح معاد، مبتنى بر پذيرفتن روحى است که ملاک هويّت هر انسانى باشد و بعد از مرگ، باقى بماند تا بتوان گفت: همان شخصى که از دنيا رفته است بار ديگر در عالم آخرت، زنده مى‌شود. سپس به اثبات چنين روحى از راه عقل و وحى پرداختيم تا زمينه بحث هاى اصلى پيرامون زندگى ابدى انسان، فراهم شود. اينک نوبت آن رسيده است که به اثبات اين اصل مهم اعتقادى بپردازيم.

همانگونه که مسأله روح از دو راه (عقل و نقل) اثبات مى‌شد اين مسأله هم از دو راه، قابل اثبات است و ما در اين درس، دو دليل عقلى بر ضرورت معاد را بيان مى‌کنيم و بعداً به ذکر بخشى از بيانات قرآنى در زمينه امکان و ضرورت معاد مى‌پردازيم.

۵۱۱۳