مفهوم امامت

امامت در لغت به معناى پيشوايى و رهبرى است و هر کسى که متصدّى رهبرى گروهى شود «امام» ناميده مى‌شود و خواه در راه حق باشد يا در راه باطل، چنانکه در قرآن کريم، واژه «أَئِمَّةَ الْكُفْر»(١) درباره سران کفّار بکار رفته است، و کسى که نمازگزاران به او اقتداء مى‌کنند «امام جماعت» ناميده مى‌شود.

اما در اصطلاح علم کلام، امامت عبارت است از: «رياست همگانى و فراگير بر جامعه اسلامى در همه امور دينى و دنيوى».

و ذکر کلمه «دنيوى» براى تأکيد بر وسعت قلمرو امامت است، و گرنه تدبير امور دنيوى جامعه اسلامى، جزيى از دين اسلام است.

از ديدگاه شيعه، چنين رياستى هنگامى مشروع خواهد بود که از طرف خداى متعال باشد، و کسى که اصالتاً (و نه به عنوان نيابت) داراى چنين مقامى باشد معصوم از خطا در بيان احکام و معارف اسلامى و نيز مصون از گناهان خواهد بود. در واقع، امام معصوم همه منصب هاى پيامبر اکرم(ص) به جز نبوت و رسالت را دارد و هم سخنان او در تبيين حقايق و قوانين و معارف اسلام، حجت است و هم فرمانهاى وى در امور مختلف حکومتى واجب الاطاعة مى‌باشد.

بدين ترتيب، اختلاف شيعه و سنّى در موضوع امامت، در سه مسأله ظاهر مى‌شود:

نخست آنکه امام بايد از طرف خداى متعال باشد.

دوم آنکه بايد داراى علم خدادادى و مصون از خطا باشد.

سوم آنکه بايد معصوم از گناه باشد.

البته معصوم بودن، مساوى با امامت نيست زيرا به اعتقاد شيعه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) هم معصوم بودند هر چند مقام امامت را نداشتند، چنانکه حضرت مريم (سلام الله عليها) نيز داراى مقام عصمت بوده‌اند و شايد در ميان اولياء خدا کسان ديگرى نيز چنين مقامى را داشته‌اند هر چند ما اطلاعى از آنان نداريم و اساساً شناختن شخص معصوم جز از طريق

__________________

١. ر. ک: سوره توبه، آيه ١٢

۵۱۱۳