قوانين بنيادى را دارد در حدّ توان انسانهاى عادى نيست زيرا ما احاطه به علل و حکمتهاى احکام و قوانين نداريم بلکه از دلايل جاودانى بودن اسلام و خاتميّت پيامبر اکرم(ص) کشف مى‌کنيم که احتياجى به تغيير قوانين بنيادى اسلام نخواهد بود.

البته ما پيدايش پاره‌اى از پديده هاى اجتماعى نوين که اقتضاى وضع مقررات جديد دارد را نفى نمى‌کنيم اما در شريعت اسلام براى وضع اين گونه مقررات جزئى، اصول و قواعدى پيش بينى شده که مقامات صلاحيت دار مى‌توانند براساس آنها مقررات لازم را وضع کنند و به اجراء در آورند. و تفصيل مطلب را بايد در فقه اسلام در مبحث اختيارات حکومت اسلامى (امام معصوم و ولى فقيه) جستجو کرد.

پرسش

١- بعد از اثبات جاودانى بودن اسلام، چه نيازى به بحث درباره خاتميّت، وجود دارد؟

٢- چگونه مى‌توان خاتميّت را با دليل قرآنى، اثبات کرد؟

٣- شبهات مربوط به اين دليل را ذکر، و پاسخ آنها را بيان کنيد.

٤- سه روايت از رواياتى که دلالت بر خاتميّت دارد را بيان کنيد.

٥- چرا سلسله پيامبران با آمدن پيامبر اسلام(ص) ختم شده است؟

٦- آيا ختم نبوت به معناى مسدود شدن راه استفاده از علوم الهى است؟ چرا؟

٧- آيا تحولات اجتماعى بعد از ظهور پيامبر اسلام(ص) اقتضاى شريعت جديدى ندارد؟ چرا؟

٨- نياز جامعه به مقرراتى براى پديده هاى نوظهور، چگونه رفع مى‌شود؟

۵۱۱۳