بيان مراحل دعوت است که از خويشان آن حضرت شروع مىشود و سپس به ساير اهل مکه و حوالى آن، گسترش مىيابد و سرانجام همه جهانيان را در برمى گيرد. و چنين آياتى را نمىتوان مختصّ آياتى شمرد که رسالت آن حضرت را جهانى مىداند، زيرا علاوه بر آنکه لحن اين آيات، اباى از تخصيص دارد، لازمه چنين تخصيصى «تخصيص اکثر» است که در عرف عقلاء، مستهجن و غيرقابل قبول مىباشد.
و اما آيه ياد شده از سوره مائده، در مقام بيان اين نکته است که صرف انتساب به اين يا آن دين، براى رسيدن به سعادت حقيقى، کافى نيست بلکه عامل سعادت، ايمان واقعى و عمل به وظايفى است که خداى متعال براى بندگانش مقرّر فرموده است و طبق دلايلى که جهانى بودن و جاودانى بودن اسلام را اثبات مىکند وظيفه همه مردم بعد از ظهور پيامبر اسلام، عمل به احکام و قوانين اين دين است.
و اما امتيازى که در اسلام براى اهل کتاب بر ساير کافران، منظور شده به معناى معاف بودن ايشان از پذيرفتن اسلام و عمل به احکام آن نيست بلکه در واقع، ارفاقى دنيوى است که بنابر مصالحى در حق آنان روا داشته شده و به اعتقاد شيعه، همين ارفاق هم موقّتى است و در زمان ظهور ولى عصر عجّل الله فرجه الشريف حکم نهايى ايشان اعلام، و با آنان مانند ديگر کافران رفتار خواهد شد و اين مطلب را از جمله «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّه» مىتوان استفاده کرد